از تنگنای حجم ِ زمین پر کشیدهام
یک "مرد ِ پابهماه" به بستر کشیدهام
درد از سکوت نیمهشبم ضجه میزند
یک "چارقد" به رنگ دلم سَر کشیدهام
از بس
به چاک ِ چارقدم
خیره
زل زدند
ابلیس را به صورت "دختر" کشیدهام
هر شب که دخترانه شکستم کنار بوم
خود را به حال سجده مکرر کشیدهام
در کار خیر حاجت هیچ استخاره... نه!!
أم من یُجیب!
یکسره
مضطر
کشیدهام
این ناله را به درد تو ایمان میآورم
یک "مرد ِ پابه ماه" به بستر کشیدهام