هرچند زود بود خداحافظی کند
آماده بود زود خداحافظی کند
آهی کشید و رفت که هرگز ندیدهام
آتش بدون دود خداحافظی کند
مادر دوباره رفت، ولی سخت بود که
با صورتی کبود خداحافظی کند
دریا کنار دامن نیلیش سجده کرد
چادربهسرکه رود خداحافظی کند
با قامت قیام، خمید و اذان سرود
تا با لب سجود خداحافظی کند
با بالهای یکسره خاکستر از قنوت
پروانه پرگشود خداحافظی کند
....