• وبلاگ : دم مسيحائي
  • يادداشت : با چادري كه تر شده از داغي ِ تنم
  • نظرات : 54 خصوصي ، 52 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4      >
     
    سلام احسن به شما با اين شعر جالبتون .خيلي خوب بود .كلبه كوچك من حضورشما را ارج مينهد وازنظرات خوب شما استقبال ميكند
    سلام
    منتظريم ها
    مطلب بديد
    ممنونم از حضورت و لطفي که به دوبيتي هاي من داشته اي. شعر هاي تو هم واقعا خواندي و زيبا هستند. مدام سر خواهم زد.......راستي سلام!
    سلام عرض شد

    باعث بسي افتخاره

    پر اکسيژن باشين

    راستي، تو اکش انار ديدمتون؟


    سلام
    ما يک مشهد با تعدادي همسفر رفتيم اما شما بيشتر توضيح بدهي كدام مشهد مطمئن تر مي گويم همان خانوم باقري هستيم يا نه!

    طبعت روان و هميشه گويا...

    سلام عزيزم
    قشنگ بود
    خيلي حرف داشت
    چيزهايي كه من و تو رو به هم نزديك ميكنه و دور!
    ميبوسمت
    سلام.
    ناظر به نظري که مرحمت فرموديد:
    تمار يعني خرمافروش. سود فروش‏اش رو حضرت تعيين مي‏كردند؛ هر بار كم‏تر از قبل.
    يا علي

    پس كساني كه انبياء و اولياء و ائمه را به دعا ميخوانند گويا از آيات قرآن به كلي بي‌خبرند. زيرا قرآن كساني را كه در دعاي خودـ كه عبادت محسوب ميشودـ كسي ديگر جز خدا را ميخوانند مشرك شمرده است. ما چند آيه به عنوان نمونه در اين مورد ذكر ميكنيم.

    نميدونم چرا نميتونم راحت با شعر، ارتباط اوليه رو برقرار کنم.

    بعضي جاهاش از موضوع رفتي بيرون و ذهن رو مشوش كردي... شعر به خاطر بعضي بيت ها شلخته شده... انگار بعضي بيت ها بايد جابجا يا حذف بشند... چون در ذهن هيچ چيزي جز كلمات نيستند مثلا اين قطعه :

    بيست و سه سال ِ خفته ي من بغض مي کند / مردي که لابه لاي ِ خودم مي کند ورم / حجب و حياي ِ شاعري ام حکم کرده است / ................. "اين بيت را براي خودش مي کشم قلم" / شايسته نيست گفتن ِ هر چيز در غزل / وقتي خود ِ خدا کَمَکي مي خورد قسم "والعصر" و تمام ِ حروف "مقطعه" / "يعني خدا براي دلش مي زند قدم"

    ===

    اما در ادامه اش دوباره شعر در ذهن ما تصاوير واضح تري رو ميسازه كه ميشه اون ها رو ديد و كنار هم گذاشت. در كل بيت اول و اينجا زمين، پلاك ... تا آخرش خيلي خوبه... يه جورايي به تجلي ميرسه...

    ===

    بازم ممنون

    سلام

    كار خوبي بود

    سلام.

    ضمن پوزش بايد عرض کنم ديشب خيلي فرصتش نبود کامنت بذارم بنابرين فقط ميخواستم اعلام حضور کنم. همين. در مورد شعر هم سررشته ندارم. ولي امشب قصد داشتم شعر رو بخونم و روش فكر كنم كه البته با اين كامنتتون اخلاص ما رو از بين برديد!!

    سلام. ممنون از اطلاع رساني.

    هو

    سلام

    بفرماييد عيدي

    منتظريم

    يا علي

    سيد علوي

    سلام ، کار خوبي خوندم و يکي دو بيت واقعا" خوب از کاز در اومده بود ولي جاهايي احساس ضعف ديدم تو شعر ، مثل: "کمکي ميخورد قسم" که شديدا" با " کمکي" مشکل دارم! يا " فقرهاي باکرگي" که جمع بستن فقر کار خوبي نبود!
    اما در کل کار خوب و قابل قبولي بود هرچند علت اصرار شما بر تکرار يکي از مصراع هاي بيت اول در بيت آخر رو نفهميدم!
    موفق باشيد...
    سلام عليکم.
    عيد شما مبارک.
    الحمد لله الذي جعلنا من المتسمکين بولاية امير المؤمنين واولاده المعصومين عليهم السلام.
    ان شاء الله با ولايت محشور شويد.
    موضوعي با عنوان «قيمت ولايت مقطوع است» نوشتم. اگر دوست داشتيد تشريف بياريد.
     <      1   2   3   4      >