• وبلاگ : دم مسيحائي
  • يادداشت : با چادري كه تر شده از داغي ِ تنم
  • نظرات : 54 خصوصي ، 52 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام ، کار خوبي خوندم و يکي دو بيت واقعا" خوب از کاز در اومده بود ولي جاهايي احساس ضعف ديدم تو شعر ، مثل: "کمکي ميخورد قسم" که شديدا" با " کمکي" مشکل دارم! يا " فقرهاي باکرگي" که جمع بستن فقر کار خوبي نبود!
    اما در کل کار خوب و قابل قبولي بود هرچند علت اصرار شما بر تکرار يکي از مصراع هاي بيت اول در بيت آخر رو نفهميدم!
    موفق باشيد...