• وبلاگ : دم مسيحائي
  • يادداشت : من خودم را به باد مي‏دادم
  • نظرات : 28 خصوصي ، 62 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5      >
     

    از حسن توجه شما ممنونم

    بعد اينكه فكر نكنم من شاعر باشم بيشتر يك قافيه چين هستم حالا كو تا شاعر شدن

    گلها همه به اذن تو برخواسته اند...
    از بهر ظهور تو خود آراسته اند...
    مردم همه در لحظه تحويل ...
    بي شک اول فرج تو از خدا خواسته اند ...
    فرا رسيدن سال نو مبارک
    (^_^)

    من از نظر شما ممنونم كم كم از خودم نا اميد مي شدم

    شما گفتيد كه متاسفانه شما هم شاعريد

    يعني چه خيلي شعرم پرت بوده يا اصلا شعر نبوده يا براي من متاسفيد ممنون مي شوم ابهام زدايي كنيد

    به روزم

    با پستي درباره

    دوستاني که اندازه آلت تناسلي شان را برايم اس ام اس مي کنند

    تميز کردن توالت

    ادبيات ميمون پرست ايران و شورت آقا و خانم ايکس و ايگرگ

    بوي گند جشنواره هاي شعر

    آسيب پذيري يک همبرگر در برابر زيبايي

    فتح مصر

    نشريه همين فردا بود

    شعري در مورد هم جنس گرايان قزويني در بهار

    و چند لينک به ترجمه ها و ترانه هاي جديد

    منتظرم که بيايي

    حتي اگر فقط براي تبريک سال نو باشد

    به روزم

    با پستي درباره اندازه آلت تناسلي دوستان

    تميز کردن توالت

    ادبيات ميمون پرست ايران و شورت آقا و خانم ايکس و ايگرگ

    بوي گند جشنواره هاي شعر

    آسيب پذيري يک همبرگر در برابر زيبايي

    فتح مصر

    نشريه همين فردا بود

    شعري در مورد هم جنس گرايان قزويني در بهار

    و چند لينک به ترجمه ها و ترانه هاي جديد

    منتظرم که بيايي

    حتي اگر فقط براي تبريک سال نو باشد

    + نامجوزحمتکش 
    سلام.سال نو مبارك.
    سلام

    وبلاگ به روز شد با :

    9 ( من گورکن ها را صدا مي زنم

    2 ( نوستالژي رنگ هاي آبي

    7 ( تصور کن بهاري را که از دست تو خواهد رفت

    4 ( land of cries

    6 ( صحنه هايي از گريه ي پدرم

    8 ( همين فردا ، شايد

    3 ( چند صدايي در ايوار يا خرم آباد شهر خوبي نيست؟

    0 ( از زبان ياسر

    1 ( 3 داستان عاشقانه

    10 ( ...

    و با دوشعر تازه منتظر حضور و نظرات شما هستم.

    سبز باشيد.

    سلام عزيز

    ممنون كه سر زدي

    فرا رسيدن سال نو رو بهت تبريك مي گم

    ياحق...

    حس ّ‏و حالت هي داره قوي تره مي شه و اين خوبه ؛

    وزن ها رو زياد نپسنديدمـ‏،‏كش دار الكي بود انگار.

    چند مورد همـ بود كه به كار لطمه زد (زبان بيشتر)‏:

    لاجرمـ -مردمي کردمـ - تشنه معتادمـ

    بهارت مبارك ...

    مرسي از لطفت عزيز

    فعلا در مورد شعر اول عزيز:

    1- بايد روي وزنش كار كني

    چه جاهايي مثل مصرع اول بيت آخر كه -ت- است از وزن ساقط است

    چه جاهايي كه پاتالوژي را بايد مثل كلمات فارسي تلفط كني و دشوارخوان مي شود

    چه جاهايي كه مثل كلمات انگليسي مثلا بايد در ايستا -ايس- را يك هجاي بلند محسوب كنيم (درصورتي كه بايد كشيده باشد)

    2- فقط در ديالوگ ها مي توانيم كلمات محاوره اي به كار ببريم

    پس -مي شينه- اصلا خوب نيست

    3- ارجاعات بيرون متني فراوان كار

    و اصطلاحات تخصصي

    حتي خواندن شعر را براي من كه هم پزشك و هم شاعرم

    مشكل كرده بود

    چه برسد به مخاطب عادي

    سعي كن هميشه در هيچ كاري زياده روي نكني

    اين فعلا سه تا نكته بود

    براي شعر اول

    اگر فرصتي دست داد براي شعر دوم هم خواهم آمد...

    از خواندن اشعار شما لذت بردم. هر چند اولي را نتوانستم موزون و وران بخوانم. نمي دانم من سوادم نمي كشيد يا اشكال در وزن و عروض بود. به هر حال همان هم بديع بود. موفق باشيد.
    سلام خوبي؟از اينکه من باز هم بهت سر زدم به اين دليل که وب قشنگي داري .(سال نو مبارک). خوشحال ميشم به وب منم سر بزنيد[گل]

    سلام عزيزم

    اول يه ممنونم گنده

    براي لطفت

    و نظرت

    و بعد يه شرمنده ي يك كم بزرگ واسه تاخيرم

    الان پارسي بلاگ درسته!!

    مطالبت رو خوندم

    و البته غزل زيبات رو

    تصاوير زيبايي داشت شروع شعرت

    و فقط چند نكته كوچولو:

    (مردمي كردن) به نظرم تركيب جالبي نمياد

    همچنين (تشنه معتاد) مخصوصا كه دو بار هم تكرار شده و دليل اين تكرار رو نمي فهمم

    و همچنين استفاده دو باره از به باد دادن قشنگي اولي رو گرفته و ضربه اش رو از دست داده

    (لاجرم) هم خيلي كلمه سنگينيه . به نظرم استفاده اش نكني بهتره

    موفق باشي هميشه و هميشه

    پاسخ

    سلام فاطمه‌جان. شما بايدم دير كني، منم اگه زير سايه‌ي ضامن آهو مي‌نشستم، همه چي رو تعطيل مي‌كردم خانمم. مردمي كردم و ... برا اين بود كه مثل عرف، مثل عامه كه نبخشيدن رو متأسفانه محور زندگيشون دارن، كه من ازش بيزار بودم ، ولي به اجبار ، خودم هم گويا يه بار چشيدمش. برا همين گفتم: مردمي كردم و نبخشيدم...تكرارِ تشنه معتاد بودن هم تأكيدي بود...شما داده بر بادم و به باد مي‌دادم رو يكي ميدونين؟ به نظرت استاد، جابجاييش معنيشو تغيير نداده؟ به اميد ديدار
    سلام عزيزم كار خوبي بود موفق باشي
     <      1   2   3   4   5      >