• وبلاگ : دم مسيحائي
  • يادداشت : زنان و ادبيات فمينيستي
  • نظرات : 6 خصوصي ، 46 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    بسم الله الرحمن الرحيم

    با سلام خدمت خواهر بزرگوارم ( شهروند درجه دو ) كه نه ،بلكه شهروندي همچون من .

    كاش مرا در وبلاگ خودم مخاطب قرار مي داديد تا بلكه هم مقدمتان براي من مغتنم مي بود و هم صفحه نظرات خواهرمان راصحنه گفتگو هايي احتمالا دامنه دار نمي ساختيم .

    خواهر بزرگوارم به نظر من آنچه ميان انديشه ما و انديشه شما فاصله انداخته نه توطئه اي دشمنانه و لجاجتي خصمانه بلكه تنها خط باريكي از سوء برداشتهاي عرفي و عملكردهاي بهانه دار اما بي بهاي مسلمانان - و نه اسلام - چيز ديگري نيست . همانطور كه من گفتم و شما نگاشتيد انديشه فيمينسم در بستر ولادتش معلول طبيعي طغيان روح زناني بود كه انسانيشان را پامال نرينه گي و نه مردانگي آدمهاي مذكر پيرامون خون و نه لزوما شوهرانشان مي ديدند.

    عرض كردم كه منكر برخي شباهت ها ميان آنچه بواسطه برداشتهاي عرفي ( حتي برداشتهاي عرفي برخي خواص ) از اسلام بر سر زنان مسلمان مي رود نيستم اما وجود مشابهت به تنهايي براي پذيرش يك انديشه به ظغيان گرفتار آمده كافي است ؟ آيا درد زنان جامعه ما با حذف مديريت مردان در برخي شئون زندگي آنان به كلّي درمان مي شود ؟ آيا راه رسيدن به فضايي بي دغدغه حذف مديريت مردان است يا متعهد كردن زنان و مردان جامعه به حفظ حقوق شرعي و عقلي يكديگر آن هم نه با زور و فشار بلكه با عقل و عشق ؟

    به ابهاماتي اشاره فرموده بوديد كه قبلا براي من هم مطرح بود . زماني كه فارغ از آنچه ديگران فرموده اند و برداشتهاي نا صوابي كه از امثال ( الرجال قوامون علي النساء ) داشته اند با نورانيت و حقيقت آموزه هاي ديني مواجه شدم به حكم ( جاء الحق و زهق الباطل ) تمام آن ابهامت بر طرف شد .

    خواهر بزرگوارم ،‏آنچه منشاء پيدايش نگرشي مرد سالار و يا زن سالار مي شود نگاه ساده انگارانه ايست كه انسانيت را مساوي با جنسيت مي پندارد آنگاه مي كوشد تا يكي را بر ديگري نه در شرايط و وظايف كه در اصل انسانيت برتري دهد و آنچه امروز دردي جانكاهي به روي اين درد اضافه كرده است همين نگرش بي منطق اما خوش رنگي است كه به جاي برقراري حق و تكليفي برابر و متساوي به لزوم وجود حقوقي مشابه فتوي مي دهد بي آنكه به قوانين عالم هستي نگاهي عميق و همه جانبه داشته باشد .

    خواهرم

    مي دانم كه در اين فضا نه من فرصتي مناسب براي عرضه داشتن پاسخي درخور شأن انديشه پر دغدغه تان دارم و شايد نه شما فرصتي براي خواندن نوشته هاي نه چندان جذاب من اما اجازه بدهيد شما را به دو متن متين ارجاع دهم و اميدوار باشم با نگاهي بدون پيش داوري و تعصب و با انديشه اي حق جو و حق طلب آنها را مطالعه بفرمائيد و آنگاه باز هم با جان و دل در خدمت شما خواهم بود .

    حتما كتاب ( نظام حقوق زن در اسلام ) نوشته علامه شهيد آيت الله مرتضي مطهري ( قدس سره ) و كتاب ( زن در آينه جمال و جلال ) نوشته علامه حكيم آيت الله جوادي آملي ( دام ظله ) را مورد مطاله قرار دهيد. خصوصا در كتاب دوم به سراغ بخش پاسخ به شبهات آن رفته پاسخ هايتان را بجوييد.

    از اين كه چنين مؤدب اما صريح برادرتان را مورد سؤال قرار داديد بي نهايت خوشحالم واز خواهر بزرگوارم خانم كوثر كه زمينه چنين گفتگويي را فراهم آورد ممنونم و از بابت بدل كردن صفحه نظراتش به ميز مذاكره پوزش مي طلبم .

    به هر روي براي تمامي زنان پاك و انديشمند كشورم بلكه تمام انديشه هاي حق جو در عالم از درگاه خداوند متعال طلب مزيد توفيق دارم .

    حق نگهدار.

    پاسخ

    سلام قبول زحمت فرموديد جوابگوي ايشون بوديد .وجود نظر اساتيدي چون شما بايد باشه .اختيار داريد اين صفحه کامنت شايد همون ميز مذاکره اي باشه که بايد مسووليت رو خوب انجام بده .دعا بفرماييد که تلاشهامون بي نتيجه نمونه .حداقل خودشون با تحقيق راهي برن