گل ميکند شقايق در سالهاي زخمي بر چهره زمانند اين خالهاي زخمي در لحظه هاي تقويم .با سرخ مينويسدمفهوم يک شکفتن .در سالهاي زخمي اسبان را هواري.برگشته اند تنها از چار سوي ميدان .با يالهاي زخمي وقتي زبان گويا .اززنده ها گرفتند صدها زبان گشودند .تمثالهاي زخمي در فصل سبز پرواز .بالي شکسته داريم پر ميکشيم هر سو .با بالهاي زخمي
به خاطره داشتن چنين وب زيبايي بهتون تبريك ميگم .
در پناه حق