بسم الله الرحمن الرحيم
خواهر بزرگوارم سلام
متن متينتان را مطالعه كردم . دستتون درد نكنه. روشنگري در مقوله فيمينسم يا هر ايسم ديگه اي كه در دنياي امروز موجب دل مشغولي انسانهاي زمان ما شده خصوصا مردان و زنان سرزمين خوبمون تلاش ارزشمندي است كه مي تواند راهگشاي بسياري از جويندگان حقيقت باشه .
اما من فكر مي كنم براي شناخت يك انديشه به جاي پرداختن به سير تاريخي اون يا آموزه هايي كه در حال حاضر ارائه مي كنه بايد اول بدون هر گونه پيش داوري مباني انديشه آنها رامورد مطالعه قرار داد و بعد با نگرش به زير ساختهاي اجتماعي و فرهنگي گذشته اجتماعي كه خواستگاه آن انديشه است آن انديشه را با تمام وجوه خودش و در بستر پيدايشش تحليل كرد تا به شناخت صحيحي از آن دست يافت .
قطعا فيمينيسم هم از اين قاعده مستثني نيست . مطالعه اجمالي در مباني انديشه فيمينسم و اسباب پيدايش چنين انديشه اي در خواستگاه آن يعني غرب نشان مي دهد كه اين انديشه در بدو پيدايش خودش و در بستر زماني و مكاني آن محصول طبيعي نگاه آن روزگار به زن و ظلم غير قابل انكاري است كه به انسان بودن زن روا شده بود .گر چه بعدها اين عكس العمل طبيعي زنان توسط برخي ديگر به افراط و بيراهه كشانده شد تا جائي كه قوانين طبيعي عالم را هم مورد هجمه و حمله قرار داد اما اين بدان معني نيست كه ما تمام يك جريان را از بيخ و بن منفور و باطل بدانيم .
مشكل ديگر اين است كه در كشور ما كه اساسا زير ساختهاي فرهنگي و اجتماعي متفاوتي از غرب داشته و دارد و ارزشها و ضد ارزشها در آن تعريفي ديگري دارند برخي از كسان كه نه مباني انديشه فيمينيسم را به درستي مي شناختند و نه به فرهنگ جامعه ايراني و اسلامي مان اشراف روشني داشتند به صرف وجود برخي مشتركات ميان آنچه بر زن غربي رفته بود و آنچه بر زن ايراني ، آموزه هاي دستخورده و به افراط افتاده اين انديشه را از غرب سوغات آوردند و بي آنكه بكوشند تا آن را مناسب فرهنگ و انديشه اسلامي مردم بومي كنند يكسر به ترجمه و ترويج آن پرداختند .
اجازه بدهيد بگويم فيمينيسم در ايران بيش از آنكه يك انديشه باشد يك ابزار است . ابزاري كه نه در خدمت رهايي زنان از برخي تبعيضهاي ناروا و حتي غير مشروع قرار نگرفته بلكه با قرار گرفتن در دست گروه هاي سياسي زنان را به ابزار به قدرت رسيدن و جنجال آفريني بدل كرده است . نه فقط خدمتي در حق زن ايراني نكرده و نمي كند بلكه با از هم پاشيدن انديشه و فرهنگ ريشه دار او موجب به انزوا رفتن ، بي هويت شدن و مظلوميت خود خواسته او مي شود .
هرگز منكر اين نيستم كه برخي سنتهاي رايج در مملكت ما حتا با نام دين موجب تضييع حقوق زنان و ظلم به آنان مي شود اما مشابهت بدان معني نيست كه زن ايراني با سابقه روشن اش همچون زن غربي است و بايد همان نسخه اي را درباره او به موقع اجرا گذارد كه براي زن غربي .
زن مسلمان كه از نگاه قرآن در تمام فضائل انساني با مردان برابر است بلكه از همين جهتگاهي بر مردان فضيلت يافته و الگوي تمام اهل ايمان مي شود ( ضرب الله مثلا للذين امنوا امرأة فرعون ) با درك صحيح مباني انديشه ديني و نظام حقوقي اسلام ، هرگز منشأ ظلمي كه در حق او روا مي شود را در دين جستجو نمي كند و براي رفع ظلم از خود ، به ابزار ارزان اقتصاد محوران بدل نمي گردد .
فرقهاست ميان انديشه يك زن مسلمان امروزين با زنان ديگري كه تنها هويت خود را در جنسيتشان مي بينند .
مي دانم خسته تان كردم ، مرا ببخشيد باور كنيد اين روزها وقتي دستم روي كيبورد مي رود خود به خود نوشته ها از آن مي ريزد و انگار زمام اختيارشان را از كفم مي گيرند . وقتي به خود مي آيم كه سطرهاي طولاني نوشته ام و خواننده ام را خسته و فرسوده ساخته ام .
به هر روي از شما و خوانندگان خوبتان پوزش مي خواهم و پويايي انديشه و صفاي باطن و تعالي روحتان را از درگاه ايزد متعال خواهانم .
سربلند و پيروز باشيد .
يا حق ![]()