بر زمين اقتاده ديدم اسمان خويش را
رقص مرگ جان و پايان جهان خويش را
در كف طوفان رها كردم عنان خويش را
تا مگر پيدا كنم نام و نشان خويش را
گم شدم اندر نشان ني نشان مرتضي
سلام .خوشا به سعادت شما هم در جوار حضرت معصومه هستيد. هم
هم ميتونيد اين مردان خدا را از نزديك ببينيد
راستش يك چيزي را بگم . عاشقي هم ادعاي بزرگيه من كه جرئت نميگنم . شنيدي ميگن عاشقي ملك و مال ميخواد . اره جدا ميخواد . جان هم ميخواد .اين ادمها واقعا رنگ خدايي دارند .
الهي براي خريد يوسف تخم مرغ اورده ام (قلب يخ زده خودم ). بگذار در صف خريداران يوسف باشم .