• وبلاگ : دم مسيحائي
  • يادداشت : كلبه فقيرانه
  • نظرات : 0 خصوصي ، 4 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    دوستگرامي سلام واقعا مطلب قشنگيه به روايت دل هم سربزن به اميد ديدار

    بسم الله الرّحمن الرّحيم

    سلام

    مگه مي شه نبودن امام و سرورمون رو نبينيم؟ مگه مي شه به نبودنش عادت كنيم؟ مگه ميشه حسرت نگاهش رو نخوريم؟

    من به فداي سرورم. من گناهكارم. درست. اما آقام كه خيلي بزرگه. مگه ميشه نخوام كه ببينمش؟ مگه ميشه نخوام من رو از يه آدم گناهكار به بندگي برسونه؟ مگه نه اينكه امام ما هاديه؟

    من به فداي امامي كه برا گنا هاي من اشك ميريزه.

    من به فداي اشك چشمهاي قشنگش.

    خدا راضيم به رضات. اگه صلاح نيست آقام و سرورم رو ببينم حداقل كاري كن كه ازم راضي باشه. من رو به حد بندگي برسون.

    التماس دعا

    يا علي

    بسم الله الرّحمن الرّحيم

    سلام

    گفتم شبي به مهدي بردي دلم ز دستت

    من منتظر به راحت شب تا سحر نشستم

    گفتا چه کار بهتر از انتظار جانان

    من راه وصل خود را بر روي تو نبستم

    گفتم دلم ندارد بي تو قرار و آرام

    من عقده ي دلم را امشب دگر گسستم

    گفتا حجاب نفست باشد هواي نفست

    گر نفس را شکستي دستت رسد به دستم

    گفتم ببخش بر من اي رحمت الهي

    شرمنده ي تو هستم شرمنده ي تو بودم

    گفتا مباش نوميد از خانه ي اميدم

    من کي دل محّب شرمنده را شکستم؟

    بسم الله

    تقوا پيشه كنيم ميشويم مصداق اين حديث شريف ««قلب المؤمن عرش الرحمن»»

    التماس دعا

    علي علي